ای کاش که دل در گرو یار نبود
او بود ولی شادی دیدار نبود
ای کاش که در روز و شب من هردم
فکر ره آن روی خوش یار نبود
ای کاش که او نیز به فکرم میبود
من نیک بدانم که برش جای نبود
ای کاش که در همرهی من با او
یک لحظه سخن از در و دیوار نبود
ای کاش که در دایره ی قسمت من
روی مه او مثل شب تار نبود
ای کاش که در سمت چپ پیکر او
دل بود ولی سختی فولاد نبود
ای کاش گل عشق شکوفا میشد
تا راه وصالش، پر از خار نبود
ای کاش که هر روز سخن در برِ من
از یار خوش اقبالِ دل آرام نبود
ای کاش که در کنج دلش میماندم
یا روز نخست در دلش جای نبود
برچسب : نویسنده : 5eshghgarma بازدید : 106